صفت بیان حالت از موی کندن. صفت حالیۀ آنکه در حالت کندن موی است. آنکه بر اثر رسیدن بلا یا مصیبتی موی سر یا ریش خود را می کند. برکننده موی. (ناظم الاطباء). و رجوع به موی کندن شود
صفت بیان حالت از موی کندن. صفت حالیۀ آنکه در حالت کندن موی است. آنکه بر اثر رسیدن بلا یا مصیبتی موی سر یا ریش خود را می کند. برکننده موی. (ناظم الاطباء). و رجوع به موی کندن شود
چون کسی عاشق زنی شود و بوصال او نرسد مو را در کاغذی پیچیده داخل صندوق (قوطی) گذارد و پیش معشوقه فرستد و غرض از آن اعلام ضعف و ضعیفی خود در محنت هجر است. اگر معشوقه هم مشتاق او باشد او نیز در جواب مو فرستد} وصف زلفش کی دل صد چاک را رو میدهد شانه با این ربط مو میگیرد و مو میدهد) (مخلص کاشی. بها)
چون کسی عاشق زنی شود و بوصال او نرسد مو را در کاغذی پیچیده داخل صندوق (قوطی) گذارد و پیش معشوقه فرستد و غرض از آن اعلام ضعف و ضعیفی خود در محنت هجر است. اگر معشوقه هم مشتاق او باشد او نیز در جواب مو فرستد} وصف زلفش کی دل صد چاک را رو میدهد شانه با این ربط مو میگیرد و مو میدهد) (مخلص کاشی. بها)